loading...
سلطان نصیر

@soltannasir

    { درد و دل سلطان نصیری 11}

   { مسبحات و چاکراها 2 }
                    
 
چرا این بزرگان به تبیین شکل ملکوت عالم و حتی شکل ظاهری عالم واقع نپرداخته اند ? حتی میتوان آثار متقدمین از صوفیه و عرفا را نسبت به آثار عرفای معاصر شیعه  که بر چنین خوان گسترده ای از معارف و علوم نشسته اند را در باب تبیین عالم بسیار برتر دانست .
بنابراین تنها کشف و شهود کافی نیست ! همانگونه که تنها علوم ظاهری و باطنی نیز کفایت نمیکند ! باید بین علم ظاهری و باطنی و کشف و شهود جمع نمود . ضمن اینکه باید در باب مسائل شهودی نیز تفکر نمود . تا بتوان آنها را با علوم مختلف به شیوه ای نسبتا منطقی تبیین نمود . هیچ کدام از بزرگان معاصر از علمای ربانی و پیران سلاسل و اساتید علوم غریبه و حتی بعضی اولیاالله را که فقیر  دیده ام . و از محضرشان استفاده نموده ام .  به شناخت دقیقی از عالم دست نیافته بودند  . همانگونه که اولیای پیشین نیز به چنین شناخت کاملی دست نیافته بودند .

از مبحث مسبحات و چاکراها دور نشویم در آینده  برای شما عزیزان بیشتر درباره دغدغه فقیر در باب تبیین عالم ظاهر و باطن سخن خواهم گفت .
پس از دغدغه  تفکر در باب نسبت چاکراها با کواکب تصمیم گرفتم که شنبه ها به بعضی سوالات در باب ذکر و دستورات پاسخ بگویم به طور خاص مشغول پاسخ به سوال در باب علم شدم که سوال بعضی از طلبه های خواننده کانال بود . مبحث طهارت را شروع نمودم زیرا تا طاهر نشوی صاحب علم حقیقی نخواهی شد  و شروع به نوشتن دستوراتی که از استادان خویش به یادگار داشته ام  و خود مدتها بدان مبادرت ورزیده بودم نمودم  . که به مسبحات رسیدم . یکی از مسائلی که از مدت ها پیش برای فقیر سوال بوده تعداد حقیقی مسبحات بوده است ?
اینکه مسبحات اصلی  پنج است یا شش و یا هفت ?!
هنگامی که به مبحث مسبحات اشاره نمودم . بار دیگر این سوال در ذهن فقیر تداعی شد !
در این هنگام این فکر در خاطر فقیر آمد  که چون مسبحات برای پاکسازی و طهارت بوده است آیا ممکن است سور مسبحات با چاکراهای هفتگانه و به تبع با کواکب هفتگانه  در ارتباط باشد ?
باطن فقیر این نظر را پذیرفت ? اما اگر این ارتباط درست است ! پس کدام سوره با کدام چاکرا در ارتباط است ?
پاسخی برای این سوال نداشتم . در این باب فکر مینمودم ، اما اندیشه ام ره به جایی نمیبرد ! در این مدت دروس سوءاستفاده دشمنان را مینوشتم و به مبحث سرزمین رباب میپرداختم .
تا اینکه در شب نیمه شعبان عزیزی از ادمین ها به فقیر پیام داد که عده ای از خوانندگان از فقیر عیدی می خواهند .
باطنا به حضرت سلطان نصیر متوسل شدم . پس از ساعاتی جذبه و حالی خوش بر باطن فقیر وارد شد که مربوط به سور مسبحات بود ! و سر انطاباقات بر باطن فقیر نشست بی آنکه بدانم . کدام سوره با کدام چاکرا و چگونه منطبق می شود .
به سراغ قرآن مجید و سور مسبحات رفتم . تطبیق ها یک به یک نمایان می شد . شگفت زده شدم نه تنها تطبیقات نمایان شد بلکه اولین در از درهای دنیای اساطیر برای فقیر گشوده شد .که بخش کوچکی از آن را برای شما خوانندگان در این مجموعه دروس آوردم ‌. و ان شاالله بخشی دیگر در ادامه دروس آورده خواهد شد و بخشی دیگر هم در دروس تخصصی اساطیر می آید . پیش از وارد شدن حال خوش بر باطن فقیر ، تصمیم نداشتم که دروس سوءاستفاده را به مانند بعضی دروس دیگر نیمه کاره رها نمایم . اما چون آن حال خوش وارد شد میدانستم که اگر به مبحث مسبحات نپردازم . درک آنچه را که به طور مجمل برایم گشوده شده بود هرگز به مرحله تفصیل نخواهد رسید . بنابراین تصمیم به نوشتن مبحث مسبحات نمودم .
ابتدا برای بررسی تطابق ها و نقاط قوت و ضعفشان  نیاز به وقت داشتم  . زیرا حجم اطلاعات جدیدی که با آن روبرو شده بودم بسیار زیاد بود . به ناچار از خوانندگان خواستم تا تا دوشنبه به فقیر فرصت دهند .

به تدریج شروع به نوشتن نمودم . در ابتدا به نظر می آمد که دروس در طی حداکثر یک ماه تمام شود . فقیر فکر نمینمودم که دروس تطابق تا این حد طولانی شود . البته بخشی از طولانی شدن این دروس بخاطر حاشیه های دروس نظیر مطلب مربوط به ادریس(ع) و الهه نانایا و .. بود .
هر چقدر که بیشتر میگذشت دروس شکل فرسایشی به خود میگرفت .
قبول دارم که در این اواخر دروس در بعضی جاها فرسایشی و یا حتی خسته کننده شده بود . اما باید مینوشتم چون تصمیم داشتم که این دروس را به هر شکل که شده به سرانجام برسانم . و ان شاالله در آینده با تغییر در نگارش این دروس ، آن را به شکل کتاب منتشر خواهم نمود .


ادامه دارد ...

@soltannasir
🌑🔴

@soltannasir

     {درد و دل سلطان نصیری 10}
.
     { مسبحات و چاکراها }

مبحث تطابق مسبحات و چاکراهای 9 گانه به پایان رسید !
اکنون تصمیم دارم کمی در باب این دروس با شما عزیزان درد و دل نمایم .
فقیر هنگامی که در دروس سوء استفاده دشمنان از قوانین معنوی و شرح خطبه مولانا زین الدین ،  به تطبیق دوره چاکراهای 9 گانه با زندگی رسول الله(ص) پرداختم . این دروس مورد توجه بعضی از عزیزان قرار گرفت هر چند که عده ای اندک نیز به مخالفت با این نظر پرداختند .
فقیر بر خلاف آنچه که ممکن است عده ای تصور نمایند چندان ذوق چاکرا سیستم ندارم . سالها پیش به وادی عرفان های شرقی پرداخته ام . و اکنون سالهاست از آن وادی خارج شده ام.

وجود چاکراها از منظر علم جدید تقریبا اثبات شده است و قابلیت عکس برداری از آن نیز وجود دارد .
بنابراین برای فقیر جای سوال بود که آیا در قرآن مجید به چاکراها اشاره مخفی و باطنی شده است ? یا خیر ?
 فقیر اعتقاد داشتم که باید اشاره شده باشد ولی ، این اشاره را نمی یافتم .
هنگام نوشتن دروس تطابق چرخه چاکراها با زندگی رسول الله (ص)  به سه کتاب چاکرا درمانی و اطلس چاکرا و کندالینی یوگا نگاه می نمودم . از تقسیم بندی های متناقض این کتب در باب انتساب چاکراهای هفت گانه به کواکب و بروج کلافه میشدم . و همواره برای فقیر این  سوال وجود داشت که انتساب درست چاکراها به کواکب چگونه است ?

در کتاب اطلس چاکراها در باب انطباق ها اینگونه آمده : 👇

{ چاکرای اول : کوکب عطارد ، فلز مربوطه سرب 😳

چاکرای دوم : کوکب زهره

چاکرای سوم : کوکب مریخ

چاکرای چهارم : کوکب مشتری

چاکرای پنجم : کوکب زحل

چاکرای ششم : کوکب اورانوس

چاکرای هفتم : کوکب نپتون }

در کتاب چاکرا درمانی اینگونه آمده : 👇

{ چاکرای اول : برج حمل (مریخ ) و برج ثور (زهره )و برج عقرب(زهره ) و برج جدی (زحل )

چاکرای دوم : برج سرطان ( قمر ) و برج میزان ( زهره ) و برج عقرب ( زهره ) (پلوتون)

چاکرای سوم : برج اسد (شمس) و برج قوس(مشتری ) سنبله (عطارد ) و همچنین کوکب آن مریخ !!!

چاکرای چهارم : برج اسد (شمس ) و میزان (زهره ) و کوکب آن کیوان (زحل) 😳

چاکرای پنجم : برج جوزا (عطارد ) کوکب مریخ 😳 برج ثور (زهره ) و برج دلو ( اورانوس )

چاکرای ششم : عطارد و برج قوس (مشتری ) و برج دلو ( اورانوس ) و برج حوت ( نپتون )

چاکرای هفتم : برج جدی ( زحل ) و برج حوت (نپتون ) }

همانگونه که شما خواننده عزیز ملاحظه می نمایید این تقسیم بندی ها دارای اشکال است . و این مسئله ذهن فقیر را درگیر نموده بود ! ممکن است شخصی بپرسد که شما گفتید که ذوق چاکرا سیستم ندارید . پس چرا ذهنتان درگیر این مسئله شده بود ?
در پاسخ باید بگویم کشف و شناخت عالم مهمترین دلیل درگیری ذهنی فقیر بوده و هست ! کیمیاگران جمله معروفی دارند . که آنچه در بالا هست در پایین نیز می باشد . و آنچه در پایین هست در بالا نیز می باشد ! یعنی عالم صغیر ( بدن انسان) نسخه ای از عالم کبیر می باشد . کیمیاگران بر همین اساس به تفسیر رمز گونه از عالم و بدن انسان  می پردازند !
گاه کیمیاگران مسلمان  از آیات قرآن نیز برای این تفسیر رمز گونه کمک می گیرند .
 کیمیاگران غیر مسلمان نیز گاه به تفسیر رمز گونه  کتاب مقدس می پردازند .
از آنجایی که فقیر مدتی از روی تفنن و کنجکاوی به مانند سایر علوم  به مطالعه متون کیمیاگری مشغول بوده ام .
با تفسیر رمز گونه این متون تا حدی خو گرفته ام . و نگرش کیمیاگران مسلمان در باطن فقیر نشسته است .
بنابراین فهم دقیق چاکراها و کوکب منسوب به آنها به نظر فقیر می توانست به فهم ملکوت عالم با توجه به شباهت عالم صغیر و کبیر کمک نماید .
شاید کسی بگوید که راه فهم دقیق شناخت ملکوت عالم تنها از راه. سیر و سلوک و کشف و شهود ممکن است. 
در پاسخ به این نظر باید همان جمله ای را بگویم که بارها گفته ام مگر عارفانی نظیر ابن عربی و مولوی و سعدالدین حمویه و نجم الدین کبری و علالدوله سمنانی و روزبهان بقلی شیرازی و شاه نعمت الله ولی و غیره هم بر طبق نظر صوفیه و عرفا و هم بر طبق نظر علمای ربانی شیعه نظیر سلسله معرفت نفس آخوند ملاحسینقلی همدانی ، از کاملین نبوده اند ?! پس چرا با مطالعه آثار این بزرگان علی رغم جایگاه بالای شهودیشان نمیتوان به تببین دقیقی از عالم ملکوت باطن دست یافت .
هر چند که بعضا آثار این بزرگان در بعضی مسايل رهگشاست !
ممکن است کسی بگوید که این بزرگان علی رغم جایگاه رفیعشان به احادیث تشیع دسترسی نداشته اند وگرنه بهتر  داد سخن می دادند !
در پاسخ می گوییم . علمای ربانی شیعه و حتی اقطاب مدعی سلاسل عرفانی شیعه از معاصرین ما چرا بدین امر مبادرت نورزیدند ?! این بزرگان که هم بر خوان گسترده احادیث شیعه و هم آثار صوفیه و عرفای متقدم نشسته اند و هم پیشرفت های علوم جدید را مشاهده  نموده اند ?

ادامه دارد...

@soltannasir
☀️🌞

   @soltannasir

         { پاسخ به سوالات 91 }

        { مسبحات چاکراها 88 }

ادامه ...👇

{ « أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي 👈برُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا  = هر كجا باشيد شما را مرگ درمی يابد هر چند در برجهاى استوار باشيد و اگر [پيشامد] خوبى به آنان برسد میگويند اين از جانب خداست و چون صدمه‏ اى به ايشان برسد میگويند اين از طرف توست بگو همه از جانب خداست [آخر] اين قوم را چه شده است كه نمى‏ خواهند سخنى را [درست] دريابند . /78نساء »

این بحث ها نشان می دهد که زینت بخشیدن به آسمانها توسط روشنان فلکی بوده است و اطلاق فلک البروج بر ثوابت پذیرفتنی است . از منظر نجومی نیز می توان به این نتیجه رسید با این توضیح که اگر فلک البروج را منطقة البروج فرض کنیم یک سوال بدون پاسخ خواهد ماند ، و آن پرسش این است که آیا ستارگان صورتهای فلکی منطقة البروج از کواکب صورتهای فلکی شمالی و جنوبی روشن تر ند ، پاسخ این سوال منفی است چرا اخترشناسان برای روشنایی و فروغ ستارگان قدرهای مختلف و متفاوت قائل اند . و منجمان قدیم در رصدهای خود تنها پانزده ستاره  پر فروغ تر از دیگران مشاهده میکردند و آنها را ستارگان
قدر اول میخواندند . بنا به گفته های عبدالرحمن صوفی و بسیاری دیگر از اخترشماران ، پانزده ستاره پر فروغ قدر اول در آسمان ملاحظه می شود که تنها ستاره های قدر اول پنج گانه «دبران» در صورت فلکی ثور و «قلب الاسد» و «صرفه» در صورت فلکی اسد و « سماک اعزل» در صورت فلکی سنبله و «فم الحوت» در صورت فلکی دلو قرار دارند و ده ستاره روشن قدر اول دیگر در صورتهای فلکی شمالی و جنوبی روشنی بخش آسمان اند و در میان آنها شباهنگ و سهیل از همه روشن ترند .
پس تنها ستارگان منطقة البروج نمی توانند زینت بخش آسمان باشند ، بلکه انجمن ستارگان آسمان تزیین آسمان را بر عهده دارند و اطلاق فلک البروج بر فلک ثوابت می تواند قابل توجیه باشد . }
( کتاب نجوم قدیم و بازتاب آن در ادبیات پارسی صفحات 53  الی 56 }

عزیزان توضیحات فلک ثوابت یا فلک البروج را که از کتاب نجوم قدیم و بازتاب آن در ادبیات پارسی نقل شد را ملاحظه نمودید .
پیشتر در دروس به نقل از کتاب تشریح الافلاک گفته شد که دانشمندان نجوم قدیم فلک اطلس را از آن جهت اطلس می گویند که خالی از کواکب است و چون اطلس بی نقطه است نام این فلک اطلس میباشد که به آن فلک الافلاک و یا فلک عرش نیز می گویند . در نتیجه همانگونه که پیشتر گفته شد . فلک ثوابت با چاکرای هشتم  و فلک اطلس با چاکرای نهم مرتبط میباشد . اگر اینچنین باشد . باید در دو سوره فرقان و ملک به این مسئله اشاره شده باشد .
حال با این توضیحات نگاهی به آیات دو سوره ملک و فرقان مینماییم : 👇

{ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ﴿۳﴾ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِيرٌ ﴿۴}وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ ﴿۵﴾ = همان كه هفت آسمان را طبقه طبقه بيافريد در آفرينش آن [خداى] بخشايشگر هيچ گونه اختلاف [و تفاوتى] نمى ‏بينى بازبنگر آيا خلل [و نقصانى] مى ‏بينى (۳) باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سويت بازگردد (۴) و در حقيقت آسمان دنيا را با چراغهايى زينت داديم و آن را مايه طرد شياطين [= قواى مزاحم] گردانيديم و براى آنها عذاب آتش فروزان آماده كرده‏ ايم (۵ ) } (آیات 3 الی 5 سوره ملک )

و

{ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا ﴿۵۹﴾وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا ﴿۶۰﴾ تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِيرًا ﴿۶۱﴾ = همان كسى كه آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش روز آفريد آنگاه بر عرش استيلا يافت رحمتگر عام [اوست] در باره وى از خبره‏ اى بپرس [كه مى‏ داند] (۵۹) و چون به آنان گفته شود [خداى] رحمن را سجده كنيد مى‏ گويند رحمن چيست آيا براى چيزى كه ما را [بدان] فرمان مى‏ دهى سجده كنيم و بر رميدنشان مى‏ افزايد (۶۰) [فرخنده و] بزرگوار است آن كسى كه در آسمان  برجهايى نهاد و در آن چراغ و ماهى نوربخش قرار داد (۶۱) } ( فرقان آیات 59 الی 61)

@soltannasir
🌝🌞

     @soltannasir

            { پاسخ به سوالات 90}

          { مسبحات و چاکراها 87}

ادامه ...👇

{ عدد انجم بسیار سپهر هشتم
بود چندان که برو چیره نمیشد مقدار
راست گویی که ز بسیاری انجم هستی
درگه خواجه ز بسیاری شاهان گه بار
انوری ( دیوان: 1/156)

تعداد ستارگان آسمان هشتم به قدری بود که در شمار نمی آمد گویی که انبوه ستارگان مانند انبوه شهریارانی بود که در هنگام بار در مجلس حاضر آمده بودند .

خواجه چارم بلاد خسرو هفتم قرآن
آن که ز هشتم فلک همت او راست عار
خاقانی( دیوان :184)

گر به وهم از محل خویش به گردون نگرد
فلک ثابته برج آید و خورشید سها
عثمان مختاری ( دیوان :7)

۲-شمار ستارگان ثابت در آینه چشم ناظر زمینی

منجمان قدیم در رصدهای خود ستارگان ثابت را بین ۱۰۲۲ تا ۱۰۲۷ ستاره یافته اند .
بطلمیوس قلوذی در آسمان ۱۰۲۵ ستاره رصد کرده و در کتاب مجسطی آنها را در صورتهای فلکی جای داده است .
و عبدالرحمن صوفی در آسمان ۱۰۲۷ ستاره تا قدر ششم دیده و در کتاب صور الکواکب جایگاه آنها را در صور فلکی تعیین کرده است .
عبدالجبار خجندی در مدخل منظوم تعداد ثوابت را ۱۰۲۲ کوکب ذکر کرده است و شیخ محمود شبستری در گلشن راز شمار آنها را ۱۰۲۴ اعلام کرده است . ( برای مراعات اختصار به این اندک بسنده شد )

حکما پیش از این به حکم رصد
اختران را گرفته اند عدد
یک هزار است و بیست و نه به شمار
هفت از ایشان کواکب سیار
ثابتات است نام دیگرها
که از ایشان کنند پیکرها
خجندی ( مدخل منظوم؛ ۱۷۰)

ثوابت یک هزار و بیست و چارند
که بر کرسی مقام خویش دارند
شیخ محمود شبستری (گلشن راز ؛ ۷۳۴)

شایسته توجه است که عبدالرحمن صوفی افزون بر ۱۰۲۷ کوکبی که در صورتهای مختلف و بیرون از آنها رصد کرده است از کواکب بی حد و حصر در میان صورتها سخن گفته اما به سبب خردی و انبوهی آنها ، از تحقیق بیشتر درباره آنها صرف نظر کرده است .

۳- توضیح چند نکته درباره فلک ثوابت

الف : پاره ای از دانشمندان ایرانی وجود فلک ثوابت را آن گونه که مورد استفاده منجمان بوده است باور نمی کردند ، از جمله ابن سینا گفته است که :  « تاکنون برای من ثابت نشده است که کره ثوابت یک کره است یا کراتی بر روی یکدیگر قرار گرفته است . »
و امام فخر رازی در تفسیر خود بر گفته های علمای هیئت در توجیه حرکات سماوی خرده گرفته و گفته است : «اقوال ایشان ( عالمان هیئت ) احتمالی و ظنی است نه برهانی و یقینی ، و عقل بشری راهی برای رسیدن به حقیقت امور ندارد . » مثلا گفته است که هیچ چیز ما را ناگزیر از آن نمیکند که فاصله همه ستارگان ثابت را از زمین برابر با هم بدانیم ، بلکه بعید نیست که بعضی از آنها نزدیک تر از بعضی دیگر به زمین یا ماه بوده باشند .

ب : بعضی ها آسمان هشتم را فلک البروج نیز گفته اند ، این تسمیه در بادی امر اندکی شگفت انگیز می نماید اما بررسی آیاتی از قرآن کریم که در آنها لفظ بروج یاد شده است این وجه تسمیه را توجیه می کند .
در قرآن کریم لفظ بروج در اصطلاح نجومی در سه آیه نازل شده است . در آغاز سوره بروج به آسمان دارای بروج سوگند یاد شده است : « وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ  =سوگند به آسمان آكنده ز برج ها /1بروج » در سوره فرقان برای تأمل در شگفتی های آفرینش خدای تعالی آمده است که خداوند متعال در آسمان برج ها برپا کرد و در آن خورشید نوربخش و ماه منیر قرار داد : « تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِيرًا  =[فرخنده و] بزرگوار است آن كسى كه در آسمان برجهايى نهاد و در آن چراغ و ماهى نوربخش قرار داد ./61فرقان » و در سوره حجر نیز برای بر انگیختن مومنان بر اعتراف به قدرت پروردگار از قرار دادن برجها در آسمان و زینت بخشیدن آسمان برای ناظران سخن در میان است  : « وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ = و به يقين ما در آسمان برجهايى قرار داديم و آنرا براى تماشاگران آراستيم /16حجر »
مفسران در شرح و تفسیر این آیات افزون بر ذکر برجهای دوازده گانه منطقة البروج از قول عالمان سده های نخستین تعابیر دیگری نیز برای برج ها نقل کرده اند ; گاهی از قول برخی بزرگان گفته اند : مراد از برجها ستارگان بزرگ اند ، مانند : زهره و سهیل و مشتری و سماک و عیوق و غیره .
از بعضی یگر نقل کرده اند که مراد از بروج کوشک ها و قصرها هستند و برای تبیین آن از آیه دیگری از قرآن کریم استفاده کرده اند که می فرماید : هر جا که باشید مرگ به شما می رسد هر چند در حصن ها و کوشک های بسیار بلند و استوار باشید ، آیه شریفه آن را «بروج مشیده» گفته است . .. }

ادامه دارد ...

@soltannasir
🌎🌍🌏🌕🌖🌗🌘🌑🌜🌛🌞🌝🌚🌔🌓🌒🌙💫⭐️🌟✨⚡️☀️☄️

[Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپرلینک]
‌ (http://jametan.com/t/e4d4cfcf99184666332.png) 🌕🌖🌗🌘🌑🌒🌓🌔

              { پیام بازرگانی 11 }

     ☆ماه گرفتگی در اساطیر هند ☆

{ کتو و راهو از تن اهریمنی پدید می آیند که در گذشته سواربهانو  نام داشته است. ماجرا چنین است که پس از کره گیری اقیانوس شیر و زمانی که موهینی از برابر صف خدایان می گذرد و به هر یک از آنان جرعه ئی امریت می دهد دایتیائی دارای چهار دست و یک دم خود را بین سوریا ( ایزد خورشید ) و چاندره (چندره)  ( ایزد ماه ) جای می دهد و جامی اَمریت می نوشد. سوریا و چندره ویشنو را از این ماجرا آگاه می سازد و ویشنو بی درنگ سر سواربهانو را از تن او جدا
می سازد. اما از آنجا که این اهریمن با نوشیدن امریت در شمار نامیریان درآمده است نمی میرد و از سر او راهو و از تن او کتو هستی می یابد و در شمار ستارگان آسمانی در می آیند. کتو در این هیأت دارای دمی چون دم اژدها و بر گردونه ئی که آن را هشت اسب باد پا می کشند آسمان را در می نوردد و راهو بر گردونه ئی که هشت اسب سیاه آن را می کشند در آسمان می گردد و سری چون سر اژدها دارد. راهو هنوز نفرت خود را از سوریا و چاندره از یاد نبرده و همیشه با دهان گشوده در پی خورشید و ماه روان است و هرگاه مجالی بیابد آن را در کام می کشد و در چنین موقعیتی است که خسوف و کسوف پدید می آید . }

  ( کتاب اساطیر هند : ورونیکا ایونس صفحات  214 و 215)

@Soltannasir
🌒🌒🌒🌒🌒🌒

@soltannasir

          { پاسخ به سوالات 87 }

         { مسبحات و چاکراها 84}

ادامه ...👇

در باب تأثیر گذاری و انواع آن سخن بسیار است . اما یکی از انواع طرق تأثیر گذاری که امروزه در جامعه ما طرفداران بسیاری دارد . روش انرژی درمانی است .
انرژی درمانی روشی است که حقیقت  دارد و تأثیر آن انکار ناپذیر است . (البته اگر شیادانی که در این وادی به مانند سایر وادی ها وجود دارند را به حساب نیاوریم )

اما مکانیسم #انرژی_درمانی چگونه است ?
عزیزان دقت نمایید هنگامی که نقطه ای از بدن ما بیمار می شود . در بدن اتری یا همان روح بخاری نیز بیماری بروز و ظهور پیدا می نماید  و به تبع آن در هاله اتری اطراف بدن در نقطه بیمار نیز تغییرات ایجاد شده خود را نشان می دهد . این تغییرات ممکن است به شکل حفره هایی در هاله اتری خود را نشان دهد .
 گاه ممکن است این تغییرات  خود را در بدن اختری نیز نشان دهد .
در درمان به روش طبیعی و پزشکی معمول ، طبیب ، با تجویز اغذیه و اطعمه و داروهای مناسب ، سعی می نماید که بیماری را درمان نماید . گاه نیز ممکن است . نیاز به جراحی وجود داشته باشد . در روش درمان طبیعی ، درمان معطوف به پایین ترین سطح وجود انسان یعنی بدن عنصری می شود  .
در این روش درمانی اگر از روش طب سنتی استفاده شود . چون در روش طب سنتی ، دلیل بیماری ها را عمدتا ناشی از غلبه یکی از اخلاط اربعه میدانند . سعی بر این است که خلط مورد نظر را با اطعمه و داروهای طبیعی مناسب متعادل نمایند . با متعادل شدن خلط مربوطه در خون بیماری هم درمان می شود .
در روش درمانی طب مدرن بعضا ممکن است بیماری را ناشی از کمبود یک ماده شیمیایی بدانند . و با تجویز ماده مربوطه اقدام به درمان عضو مربوطه می نمایند .

نکته :  روش طب مدرن پیچیده تر از چنین تقسیم بندی ای می باشد . و آنچه گفته شده کلی می باشد . در باب طب سنتی نیز کم و بیش اینگونه است .

اما در روش درمانی به روش انرژی درمانی یک انرژی درمانگر ، انرژی کالبد اختری خویش را توسط ذهن و کالبد ذهنی به سمت نقطه ای که بیماری در آن وجود دارد هدایت می نماید . با افزایش انرژی در محل بیماری ، ابتدا تغییراتی ظریف در آن نقطه از #کالبد_اختری که بیمار است ایجاد می شود . و به تبع آن تغییراتی نیز در هاله اتری رخ می دهد . و  تغییرات #هاله_اتری بر روی بدن اتری یا روح بخاری نیز تأثیر می گذارد . و  تغییرات بدن اتری یا #روح_بخاری بر روی عضو مربوطه تاثیر میگذارد و موجب بهبود بیماری عضو میشود .
به واقع در این روش منشأ بیماری را وجود حفره هایی در هاله بدن شخص میدانند . و این حفره ها در اثر کمبود انرژی در آن نقطه از هاله شخص بوجود می آید . در این روش سعی می نمایند با افزایش انرژی در نقطه بیمار ، اقدام به درمان بیماری نمایند .

مسئله بسیار مهم که باید مورد توجه قرار گیرد  : 👇

هاله اتری و اختری و ذهنی هر شخصی متاثر از عوامل متعددی نظیر : 👇

1: طعامی که شخص مصرف می نماید .
که هم از مال حلال تهیه شده باشد و هم از غذاهایی که شریعت آنها را حرام می داند نباشد . و شخص خمس و زکات مال خویش را نیز پرداخته باشد .

2: عبادات اعم از نماز و روزه و تلاوت قرآن و ذکر و مراقبه و ...

3:  اعتقادات شخص در باب توحید نبوت و امامت و عدل و معاد و ...

4: افکار و احساسات روزانه شخص

و عوامل دیگر بستگی دارد .

نکته اساسی اینجاست که شخصی که خود را به دست یک انرژی درمانگر برای درمان میسپارد . در واقع بدن اتری و اختری و ذهنی و حتی جسم خویش را به وی سپرده است . زیرا همانگونه که گفته شد . انرژی درمانی بر همه سطوح مورد نظر تأثیر دارد .
حال شما عزیزان در نظر بگیرید که شخصی که مبادرت به انرژی درمانی نماید . قائل به حلال بودن مال نباشد و بخشی از درآمدش را از طریق ربا بدست بیاورد و یا قائل به حرمت اطعمه و اشربه حرام نباشد و از گوشت خوک و یا مشروبات الکلی استفاده نماید و یا به نماز و روزه و ذکر ملتزم نباشد و تنها به مانند هندوان مدیتیشن نماید .
و یا قائل به نبوت رسول الله (ص) و وصایت امیراامومنین (ع) نباشد و یا به جای آنکه به معاد اعتقاد داشته باشد به تناسخ باور داشته باشد . یا در روزی که مبادرت به انرژی درمانی می نماید . دعوایی نموده و یا مشکلی برایش پیش آمده باشد و ترس و اضطراب و عصبانیت داشته باشد و موارد دیگر .
همه موارد ذکر شده در هاله اتری و اختری انرژی درمانگر موثر است .
به واقع اگر شما یک سالک مسلمان باشید و با زحمت بسیار و پرهیز از حلال و حرام و نماز و روزه و ذکر و فکر و مراقبه در مسیر سلوک الی الله  پیش می روید . اگر خود را بدلیل بیماری به چنین انرژی درمانگری بسپارید . هاله ذهنی و اختری و اتری و روح بخاری و جسم شما با انرژی ای ترمیم می شود که نه تنها همراستا با انرژی شما نیست . بلکه در نقطه مقابل انرژی کالبد اختری و اتری شما است .

ادامه دارد.

@soltannasir
🌞☀️

@soltannasir

        {پاسخ به سوالات 85}

       { مسبحات و چاکراها 82}

ادامه ..👇

{  ایجاد می کند و بر روی کاغذ قابل دیدن است . با این اختراع ، بیماری در مراحل ابتدایی یعنی زمانی که هنوز نهفته است کاملا قابل تشخیص است.
بدن اتری و بدن فیزیکی هر دو نسبت به افکار بدن ذهنی به شدت واکنش نشان میدهند و به همین دلیل تفکر مثبت تاثیر  زیادی در سلامتی دارد . با به کارگیری تلقینهای مثبت به روشهای خاص می توانیم سلامتی بدنمان را افزایش دهیم .
یکی دیگر از عملکردهای مهم بدن اتری نقش آن به عنوان رابط بین بدنهای انرژی بالاتر و بدن فیزیکی است . اطلاعاتی که از راه حواس فیزیکی دریافت می کنیم به بدنهای ذهنی و اختری و همزمان انرژی و اطلاعات را از بدنهای بالاتر به بدن فیزیکی میفرستد . اگر بدن اتری ضعیف شود ، این ارسال انرژی و اطلاعات اشکال پیدا میکند ، و شخص ممکن است از نظر احساسی و ذهنی بی تفاوت شود .
در این زمینه جالب است که به گیاهان مخصوصا گلها و درختان توجه شود .
انرژی آنها شبیه به انرژی بدن اتری انسان است . می توانید با این تشعشعات 2 هاله خود را دوباره سرشار از انرژی کنید .
همین طور این انرژی در روغنهای اتری که شرح آن در بخش آینده خواهد آمد ، نیز موجود است . به هر حال می توانید وارد حوزه انرژی گیاهان شوید .
به این منظور زیر هر درختی که دوست دارید بنشینید ، پشت به درخت ، یا به صورتی که تمام بدنتان با آن تماس داشته باشد . حالا نیروی درونتان را کاملا با انرژی درخت هماهنگ کنید همین طور میتوانید روی چمن یا زیر شکوفه های عطر آگین دراز بکشید و اجازه دهید تا امواج ملایم گلها شما را در بر گیرند و به درونتان نفوذ کنند .حتی اگر کنار شاخه های چیده شده گلها هم باشید به شما انرژی حیات بخش و هماهنگ کننده خواهند بخشید .گیاهان نسبت به عشق شما واکنش نشان می دهند و با ساطع کردن انرژی از خودشان از شما قدردانی میکنند چون یکی از عملکردهای آنها کمک به انسان است که به این صورت انجام می گیرد . } ( کتاب چاکرا درمانی صفحات 18 الی 20)

نکته1: دقت نمایید در توضیحات اینگونه آمده بود که انرژی خورشیدی و چاکرای خورشیدی در پرورش بدن اتری موثرند . بدن اتری در نزد حکمای هند تا حدی مشابه روح بخاری در نزد حکمای اسلامی است . در حکمت اسلامی روح بخاری توسط اندام هایی نظیر کبد و  قلب ساخته میشود . و می دانیم که کبد از اندام های مرتبط با چاکرای خورشیدی است . بین این دو داده تناقضی وجود ندارد  . در واقع روح بخاری در جسم انسانی توسط،کبد و قلب شکل میگیرد و به موازات آن در بعد اختری توسط چاکرای شبکه خورشیدی که بر کبد تأثیر مستقیم دارد .

نکته 2: دقت نمایید که در توضیحات آمده چاکرای خورشیدی در سطح فیزیکی خود را در کبد نشان میدهد .

نکته 3: مسئله تناسخ نه تنها مورد پذیرش شرع مبین نیست . بلکه بر خلاف عقل و برهان می باشد . در واقع آنچه که در تناسخ مورد ادعای هندوان اتفاق می افتد انتقال بار کارمیک از روحی به روحی دیگر است و این با تناسخ که نسخ جسم است متفاوت است . هر کسی طالب مطالعه در باب نفی تناسخ است  به کتاب اسفار اربعه ملاصدرا  مراجعه نماید . و براهین نفی تناسخ را در دانش استدلالی علم النفس مطالعه نماید .
بر خلاف حکمای اسلامی که دانش علم النفس را بر اساس براهین عقلی و نقلی استوار ساخته اند . در نقطه مقابل حکمای هندی با استدلالات برهانی نسبتا بیگانه اند . و تنها به معرفت شهودی در این راه اکتفا نموده اند .

نکته 4 : اینکه بدن اتری انرژی را به بیرون پوست میفرستد و انرژی هاله اتری را تشکیل میدهد که در جلوگیری از بیماری ها موثر است . در طب اسلامی نیز متعادل بودن روح بخاری نقش مهمی در پیشگیری از ابتلا به بیماری ها دارد .

نکته 5 : انتقال انرژی هاله اتری به اشیاء امری است که در قرآن مجید نیز در داستان یوسف (ع) بدان اشاره شده : 👇

{ اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ (۹۳)وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ (۹۴)قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَالِكَ الْقَدِيم ِ(۹۵)فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(۹۶)اين پيراهن مرا ببريد و آن را بر چهره پدرم بيفكنيد [تا] بينا شود و همه كسان خود را نزد من آوريد (۹۳)و چون كاروان رهسپار شد پدرشان گفت اگر مرا به كم‏خردى نسبت ندهيد بوى يوسف را مى ‏شنوم (۹۴) گفتند به خدا سوگند كه تو سخت در گمراهى ديرين خود هستى (۹۵) پس چون مژده‏ رسان آمد آن [پيراهن] را بر چهره او انداخت پس بينا گرديد گفت آيا به شما نگفتم كه بي‏شك من از [عنايت] خدا چيزهايى مى‏ دانم كه شما نمی دانید (96) }

@soltannasir
🌞

@soltannasir

         { پاسخ به سوالات 74}

       { مسبحات و چاکراها 71 }

ادامه ...👇

{ مادر کودک وقتی کلام ادریس را شنید ، و شنید که گفت : من ادریسم ، و نیز دید که فرزندش زنده شده ، فریاد زد که شهادت می دهم که تو ادریس پیغمبری ، پس از خانه بیرون شده با بانگ هر چه بلند تر در ده فریاد زد : مژده مژده که فرج نزدیک شد ، و ادریس به داخل قریه آمد ، پس ادریس خود را به آن مکانی که پادشاه جبار زندگی می کرد و به صورت تلی خاک در آمده بود رسانید ، در آنجا نشست وجمعی از اهل قریه گردش جمع شده التماس دعا کردند و طلب ترحم نموده ، در خواست کردند دعا کند تا باران برآنان ببارد ، گفت : دعا نمی کنم تا آن پادشاه جبارتان حاضر شود با شما با پای برهنه حرکت کند ، و از من درخواست دعا کند .
این خبر به گوش آن جبار رسید ، چهل نفر را فرستاد تا ادریس را نزد او ببرند ، وقتی آمدند و تکلیف کردند که بیا با ما نزد جبار رویم ، ادریس نفرین کرد و هر چهل نفر تا آخرین نفرشان مردند ، جبار پانصد نفر را فرستاد ، وقتی نزد ادریس آمده تکلیف رفتن نرد جبار کردند و التماس نمودند ، ادریس کشته چهل نفر همکارانشان را نشانشان داده فرمود من نزد او نمی آیم و دعا برای باران هم نمی کنم تا اینکه او و همه اهل قریه پای برهنه نزد من آیند و از من درخواست دعا کنند .
افراد نامبرده نزد آن جبار شده جریان را باز گفتند ، و از او خواستند تا به این کار تن دردهد

،شاه جبار با خانواده و اهل قریه اش با کمال خضوع و تذلل نزد ادریس آمده در خواست کردند تا از خدا بخواهد باران را بر آنان ببارد ، در این هنگام ادریس در خواست باران کرد ، پس ابری در آسمان برخاسته بر آنان سایه افکند ، و شروع به رعد و برق نموده لحظه ای بعد رگباری زد که ترس غرق شدن پدید آمد ، و مردم از خطر آب در فکر جان خود افتادند .
و در کافی به سند خود از عبدالله بن ابان از امام صادق(علیه السلام ) نقل کرده که در حدیثی که درباره 👈مسجد سهله است فرموده : مگر نمی دانی که آنجا جای خانه👈 ادریس پیغمبر است که در 👈 آنجا مشغول خیاطی بوده .
مولف : در میان اهل تاریخ و سیره نیز معروف است که ادریس (علیه السلام ) اولین کسی بوده که با قلم خط نوشته و اولین کسی بوده که خیاطت کرده است .
و در تفسیر قمی می گوید : اگر ادریس را ادریس نامیده اند به خاطر کثرت دراست کتاب بوده است .


مولف : در بعضی از روایات در معنای آیه « وَ رَفَعْناهُ مَکاناً عَلِيًّا » آمده که خدای تعالی بر فرشته ای از فرشتگان غضب نمود ، پس بال او را قطع نمود و در جزیره ای بیفکند ، و این جزیره در وسط دریا قرار داشت ، مدتها که خدا می داند چقدر بوده در آنجا ماند تا آنکه خدای تعالی ادریس را مبعوث نمود ،فرشته نزد ادریس آمده در خواست کرد که از خدا مسئلت نماید تا از او راضی گردد و بالش را به او برگرداند ، ادریس دعا کرد و خدا بالش را برگردانید و از او راضی شد .
فرشته در تلافی احسان ادریس به او گفت : آیا حاجتی داری ? گفت بلی ، دوست می دارم مرا به آسمان ببری تا ملک الموت رو ببینم ، چون هر وقت به یاد او می افتم زندگی بر من تلخ می شود ، پس فرشته او را بر بال خود گرفته به 👈 آسمان چهارم آورد ، در آنجا ملک الموت را دید که از تعجب سر خود را تکان می داد ، ادریس بر وی سلام کرد ، و پرسید چرا سر خود را تکان می دهی ? گفت : خدای رب العزة مرا دستور داده بود تو را بین آسمان چهارم و پنجم قبض روح کنم ، من عرضه داشتم : پروردگارا میان هر یک از آسمانها پانصد سال ، و قطر هر آسمانی هم پانصد سال راه ، فعلا فاصله میان من و ادریس چهار آسمان است ، چگونه او خود را بدینجا مب رساند ، اینک می بینم که خودت آمدی ، پس او را قبض روح نمود ، این است معنای آیه « وَ رَفَعْناهُ مَکاناً عَلِيًّا »

مولف : این حدیث را علی بن ابراهیم قمی در تفسیر خود از پدرش ، از ابی عمیر ،از شخصی از امام صادق (علیه السلام ) آورده .
و در معنای آن کافی نیز از علی بن ابراهیم از پدرش ، از عمروبن عثمان ، از مفضل بن صالح ، از جابر ، از ابوجعفر (علیه السلام ) از رسول الله ( صلی الله علیه و آله ) نقل کرده اند .
و این دو روایت ، مخصوصا روایت دومی با ضعف سندی که دارند ،نمی شود مورد اعتماد قرار گیرند ، چون با ظاهر کتاب که دلالت بر عصمت ملائکه و نزاهتشان از کذب خطا دارد ، مخالف می باشند . ..}

نکته : در باب ضعف سندی روایت مورد ادعای #علامه_طباطبایی ، تا آنجا که فقیر می دانم اکثر علمای رجالی معاصر سند تمام روایات #تفسیر_قمی را صحیح می دانند  .
و اینکه علامه ، به صحیح بودن سند حدیث اول ، اشاره نمی نماید و تنها به ضعف سند حدیث دوم اشاره می نماید ، علتش این است که ایشان از قبل پذیرفته اند که ملائکه خطا و تقصیر و سستی در عبادت ندارند .
حال آنکه هم در احادیث و هم در مکاشفات اولیاء ادیان مختلف ، سستی و تقصیر بعضی از ملائکه در عبادت گزارش شده است .

@soltannasir
🌞

@soltannasir

          { پاسخ به سوالات 65}

         { مسبحات و چاکراها 62}

ادامه ...👇

به سراغ سوره مبارکه اعلی می رویم. 
 بر اساس آنچه پیشتر گفته شد برای #سوره_اعلی تنها یک گزینه باقی می ماند و آن #چاکرای_خورشیدی مانی پورا است .
تطبیق این سوره نسبت به سایر سور مشکل تر است .
اما شباهت های این سوره با کوکب #شمس و چاکرای خورشیدی  : 👇

1⃣ تعداد آیات سوره مبارکه اعلی 19 است.  و در علوم غریبه و خفیه تعداد موکلین خورشید نیز 19 می باشند .

2⃣ :  می دانیم که در نماز 👈عید فطر و قربان که دو رکعت است و 👈وقت آن از ابتدای 👈طلوع آفتاب روز عید تا👈 ظهر است . در رکعت اول آن پس از تکبیرة الاحرام و قرائت حمد مستحب است که 👈سوره اعلی خوانده شود .
و در رکعت دوم پس از قرائت حمد مستحب است که 👈سوره شمس خوانده شود . و این ارتباط معنا دار سوره اعلی و شمس است که زمان قرائت آن در نماز عید از طلوع آفتاب تا ظهر است .

3⃣ : در کتاب خواص القرآن در باب فضیلت سوره اعلی و خواص آن آن آمده است : 👇

{ از امام صادق (ع) روایت شده است : « هر کس سوره اعلی را در نماز واجب یا مستحب بخواند در روز قیامت گفته می شود : از هر دری که می خواهی وارد بهشت شو»
طبرسی از عیاشی به اسنادش از ابی حمیصه از علی (ع) نقل می کند که من بیست شب پشت او ( امام علی ع )نماز خوانده و جز سوره « سبح اسم ربک الاعلی » را تلاوت نفرمود و فرمود : « اگر می دانستید که این سوره چه چیزهایی دارد شخص هر روز بیست بار آن را تلاوت می کرد و هر کس این سوره را تلاوت کند گویی که صحف موسی(ع) و ابراهیم (ع) را تلاوت نموده است » .
در کتاب خواص القرآن از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده است که ایشان فرمودند : « هر کس این سوره را بخواند خداوند به تعداد تمام حروفی که به ابراهیم (ع) و موسی (ع) و محمد (ص) نازل شده به او پاداش عطا می فرماید و اگر بر 👈گوشی که درد می کند بخواند درد از آن زائل می شود  و اگر برای 👈 بواسیر قرائت شود آن را از بین می برد و صاحبش زود بهبود می یابد » .
رسول خدا (ص) می فرماید : « هر کس این سوره را برای 👈درد گوش و درد گردن بخواند درد از بین می رود و برای از بین بردن👈 بواسیر مفید است . و اگر برای آن نوشته شود شخص مبتلا به آن زود بهبود می یابد » .
رسول خدا (ص) می فرماید : « قرائت این سوره برای 👈گوشی که صدا در آن طنین دارد موجب رفع مرض می شود و خواندن این سوره بر موضعی که پاره شده آن را بهبود می بخشد و قرائت آن برای👈 بواسیر به اذن خداوند موجب از بین رفتن آن می شود » .
از علی (ع) روایت است که ایشان فرمودند : « رسول خدا (ص) سوره اعلی را دوست می داشت و اول کسی که گفت سبحان ربی الاعلی ،#میکائیل بود » . } (کتاب خواص القرآن همایون پور صائب صفحات 196 و 197)

نکته 1: اینکه حضرت امام علی (ع) در نمازها سوره اعلی می خواندند و به قرائت این سوره مداومت می فرمود . چرا اینگونه نباشد . زیرا از القاب حضرتش شمس الله است . و سوره اعلی نیز با سوره شمس در ارتباط است و از سویی دیگر این سوره (اعلی) با چاکرای خورشیدی در ارتباط است . همچنین یکی دیگر از القاب حضرتش👈 علی اعلی می باشد.

نکته 2 : در باب خواص سوره مبارکه  اعلی آمده که قرائت این سوره مبارکه در درمان 👈گوش درد و👈 صدای طنین در گوش موثر است . 
می دانیم که محل چاکرای خورشیدی  در بالای ناف و پایین قفسه سینه است . همچنین می دانیم که  قفسه سینه در نجوم احکامی و با توجه به دروس  منسوب به برج سرطان است  . و برج بعدی یعنی برج اسد که منسوب به کوکب👈 خورشید است . در پایین قفسه سینه قرار داشت محل نشستن و عضو مهم وابسته به آن نیز  کبد و صفرا بود . بنابراین چاکرای خورشیدی با کبد و صفرا ارتباط تنگاتنگ دارد .
همچنین اگر دروس نسبت بروج به اندام های بدن را به یاد بیاورید . معده و روده ها منسوب به برج سنبله بود .
محل قرار گیری چاکرای خورشیدی نیز درست در مرکز بدن بین ناف و قفسه سینه است .  بنابراین این چاکرا هم بر فعالیت کبد و صفرا موثر است و هم بر فعالیت معده تاثیر گذار می باشد  .

در کتاب چاکرا درمانی نیز  اندام های وابسته به این چاکرا را : 👈 { قسمت تحتانی پشت شکم ، دستگاه 👈گوارش ، معده ،👈 کبد ، طحال ، 👈کیسه صفرا ، دستگاه عصبی خودکار (غیر ارادی ) } (کتاب چاکرا درمانی صفحه 103) دانسته است . 
همچنین در نجوم احکامی برج اسد از بروج آتشی است و چاکرای خورشیدی نیز آتشی می باشد .
همچنین می دانیم که خلط صفرا که آتشی ( گرم و خشک ) است . و این ماده توسط کبد ترشح می شود .
در طب سنتی یکی از علائم غلبه صفرا را که به صورت بیماری بروز می نماید را 👈 درد گوش و 👈 صدای گوش دانسته اند .
بنابراین اگر نظریه نسبت سوره مبارکه اعلی به چاکرای خورشیدی را بپذیریم . می توان اینگونه گفت که با قرائت این سوره مبارکه چاکرای خورشیدی و به تبع آن خلط صفرا متعادل میشود .

@soltannasir
🌞

https://t.me/soltannasir/1126

مقاله ای در باب محل👆 صلب و ترائب به نقل از سایت آیه الله العظمی مکارم شیرازی .
در این مقاله  نظرات و احتمالات مختلف  در باره محل  صلب و ترائب بررسی شده .
البته نظر فقیر جزء احتمالات در نظر گرفته نشده است .
@soltannasir

https://t.me/soltannasir/1121

کلیپی درباره 👆 ایزد اینانای سومری و ایشتر بابلی . در این کلیپ نیز هلال قایقی شکل از نمادهای ایزد اینانا و ایشتر می باشد .
دقت در کلیپ نشان می دهد که اینانای سومری  تاجی به شکل هلال قایقی شکل ماه داشته ،  شبیه تاج همتای مصری خویش  ایسیس که سمبلی از شاخ های گاو و برج ثور نیز می باشد . ولی تاج ایشتر با وی متفاوت است . همچنین پاهای ایشتر بابلی به شکل 👈پرندگان است . اما پای اینانای سومری شبیه به پای انسان می باشد . اکثر اسطوره شناسان ایشتر بابلی را همتای اینانای سومری می دانند . اما با اینحال عده ای نیز خلاف این نظر را دارند .
علی ای حال این ایزد بانو در بین انجمن های مخفی طرفداران و پرستندگان بسیاری دارد . یکی از مهمترین معابد وی در اطراف شهر واشنگتن آمریکا ساخته شده و بعضی شخصیت های سیاسی معاصر نظیر باراک اوباما نیز از ارادتمندان این ایزدبانوی بابلی می باشند .
در کیش بابلی ایزد فرومایه و پست ایشتر خدای فاحشه خانه ها نیز بوده است . و زنان شوهردار سالی یک بار به معبد ایشتر می رفتند تا نیاز جنسی مردان کثیف و بی پولی که برای برآورده کردن  نیازهای جنسی خویش پولی نداشتند تا به فاحشه خانه های رسمی بروند . و در معبد ایشتر حضور پیدا می نمودند را برآورده نمایند .

@soltannasir
🌑🌑🌑🌑🌑


بازسازی تصویر سنگ نگاره شاه لولوبی ها آنوبانی نی در کنار او الهه نی نی (نانایا) مرتبط با زهره ایستاده و اسیران جنگی را به پیش وی آورده  شهرستان سرپل ذهاب استان کرمانشاه قدمت حدود4000 سال
@soltannasie



       { پاسخ به سوالات 54 }

     { مسبحات و چاکراها 51 }

ادامه ...👇

پس از بیان شباهت صور فلکی به اندام های بدن به سراغ ایزد آناهیتا می رویم .

گفته شد که ایزد آناهیتا به غیر از آنکه از ایزدان  کوکب زهره است . ایزد باروری نیز می باشد. که نطفه مردان و رحم زنان را پاک می نماید .
عزیزان توجه داشته باشید پاکی و طهارت توسط عنصر آب انجام می شود که آناهیتا ایزد آن است .
از سویی دیگر گفته شد که اندام های جنسی در بدن با برج عقرب مرتبط می باشند . و شکل عقرب مانند دارند .
همچنین برج عقرب از بروج آبی می باشد . که آناهیتا ایزد آن است .
 در کتاب اوستا بخش یشت ها فصلی که به توصیف و ستایش ایزد آناهیتا می پردازد 👈 آبان یشت 👉 می باشد .
و نام هشتمین ماه در گاهشماری ایرانی نیز 👈آبان است .
و برج هشتم نیز برج عقرب است .
این بدان معنا است که محل قرار گیری ایزد آناهیتا در بین بروج ، برج عقرب است که از بروج آبی و کنترل کننده  اندام های جنسی است .
و اینگونه مشخص می شود چرا ایزد آناهیتا به عنوان یک ایزد آب ، ایزد باروری است و نطفه مردان و رحم زنان را پاک می نماید .
همچنین می دانیم که برج عقرب به کوکب بهرام یا مریخ منسوب است .و ایزد بهرام و مریخ خدای جنگ می باشند .
و اینجا نکته جالبی وجود دارد . و آن این است که ایزد آناهیتا در اساطیر ایرانی به جنگجویان کمک ویژه می نماید .
در کتاب اوستا بخش یشت ها آمده : 👇

{ کرده 9 👈« ... 33: برای او فریدون پسر آثویه از خاندان توانا در (مملکت) چهار گوشه (ورنه) صد اسب ، هزار گاو ، ده هزار گوسفند قربانی کرد. 
34: و از او درخواست این کامیابی را به من ده ، ای نیک ، ای تواناترین ، ای ناهید که من به اژی دهاک(ضحاک) سه پوزه ، سه کله شش چشم هزار چستی وچالاکی دارنده 👈 ظفر یابم . به این دیو دروغ بسیار قوی که آسیب مردمان است ، به این خبیث و قویترین دروغی که اهریمن به ضد جهان مادی بیافرید تا جهان راستی را از آن تباه سازد و که من هر دو زنش را بربایم ، هر دو را سنگهوک و ارنوک را که برای توالد و تناسل دارای بهترین بدن می باشند ، هر دو را که برای خانه داری برازنده هستند .
35: او را کامیاب ساخت ناهید ، کسی که همیشه خواستاری را که زور نثار کند و از ره راستین فدیه آورد کامروا می سازد . برای فروغ و فرش من او را با نماز بلند می ستایم . »

کرده 10 👈« 37: برای او  نریمان گرشاسب روبروی دریاچه پیشینه ، صد اسب ، هزار گاو ، ده هزار گوسفند قربانی کرد .
38: و از او درخواست . این کامیابی را به من ده ، ای نیک ،ای تواناترین ، ای ناهید که من به (گندرو ) زرین پاشنه در کنار دریای موج زن فراخکرت 👈ظفر یابم که من (در روی این زمین ) پهن و گرد و بیکران در تاخت به خانه مستحکم دروغ پرست نتوانم رسید .
39: او را کامیاب ساخت ناهید ، کسی که همیشه خواستاری را که زور نثار کند و از ره راستین فدیه آورد کامروا می سازد . برای فروغ و فرش من او را با نماز بلند می ستایم ... »  } (کتاب اوستا ، کتاب یشت ها،  آبان یشت  )

نکته : علاوه بر جنگجویان ، شهریارانی نظیر جمشید و کیخسرو و ...نیز برای ایزد #آناهیتا قربانی می نمایند و این ایزد خواسته آنان را برآورده می کند .و این همان معنی است که ایزد آناهیتا عزت می دهد . و با اسم عزیز که از اسمای آبی است در ارتباط است .

 اما همتای سومری وی ایزد بانوی #اینانا و  همتای بابلی وی الهه ایشتار  ایزدانی جنگجو می باشند . که پیشاپیش لشکریان حرکت می نمودند و آنان را به جنگ نمودن تشویق می کردند . و به  پیروزی  لشکر پرستندگان خویش بر لشکریان دشمن کمک می نمودند .

در شهرستان سر پل ذهاب در استان کرمانشاه سنگ نگاره ای به زبان اکدی  وجود دارد که متعلق به پادشاه معروف سلسله «لولوبی ها » یعنی «آنوبا نی نی»  می باشد : 👇

{ پادشاه در حضور الهه #ایشتار که او را بر دشمنان فیروزی بخشیده است . ایستاده و پا را بر تن دشمنی که بر زمین افتاده نهاده است .«طرز لباس و زینت جامه پادشاه و الهه بخوبی نمایان است» این خدا بدستی نیزه ای گرفته و بر آن تکیه کرده است . بدست دیگر طنابی گرفته و می خواهد به لب یکی از اسیران ببندد اسیران همه برهنه هستند و دستشان را بر پشت بسته اند و آنها را به وسیله حلقه ای که از لب گذرانیده اند مثل حیوانات مهار کرده اند این کتیبه سابقا خطوط بسیاری داشته ولی باران نیم آن راشسته و از میان برده است ترجمه آن را از روی کارهای پرشیل در اینجا به اختصار می آوریم : 👈 « ستون 1: آنوبانی نی پادشاه توانا پادشاه لولوبی نقش خود و نقش الهه ایشتار را در کوه با تیر «Batir» رسم کرده است و آنکس که این نقوش و این لوح را محو کند بنفرین و لعنت 👈آنو و 👈آنوتوم  و👈بعل و 👈بلیت و 👈رامان و 👈ایشتار و 👈سین و 👈شمش ... گرفتار با دو نسل او بر باد رواد ...! » }(  کتاب تاریخ مفصل کرمنشاهان جلد 4 صفحه 45 )

@soltannasir



        { پاسخ به سوالات 53 }

    { مسبحات و چاکراها 50}

  { شباهت صور فلکی به اندام های بدن 11 }

ادامه ...👇

از نظریه شباهت #صور_فلکی به اندام های بدن سخن گفتیم . بعضی از تطابق ها بسیار قوی و بعضی دیگر متوسط و شاید  ضعیف بودند.
در مجموع اگر هر شخصی با دیده انصاف به این تطابق ها نگاه نماید . به تاثیر صور فلکی دایرة البروج  در شکل گیری اعضای بدن انسان پی خواهد برد .

در این تطابق ها بعضی نظرات پیشینیان نقد و بررسی و تصحیح شد .
اما با اینحال نمی گویم که همه آنچه فقیر می گویم صحیح است  و نظرات پیشینیان اشتباه می باشد  .
 اما از خوانندگان نیز این خواهش را دارم که مطلب پیشینیان را به عنوان یک امر مسلم و قطعی قلمداد ننمایند .
 امیدوارم که خوانندگان با دیده انصاف نسبت به این تطابق ها نگاه نمایند .
آنچه مسلم است باید این نظریه( موارد اختلافی نسبت بروج به کواکب  با نظرات پیشینیان ) سالها در زایچه نجومی افراد مورد بررسی قرار گیرد تا نقاط قوت و ضعف آن بررسی شود . 
 فقیر   👈کتب پایه ای و مهم  نجوم👈 غربی و 👈هندی را  در علم نجوم احکامی مطالعه ننموده ام  .(کتب پایه ای و مهم نجوم هندی و غربی متاسفانه در بازار کتاب ایران یافت نمی شود و به زبان فارسی ترجمه نشده اند )

اما در باب #نجوم_اسلامی تا آنجا که کتب علمای فن را مطالعه نموده ام . اکثر علما نظرات پیشینیان را در باب احکام و نسبت ها نقل نموده اند . و در باب علت وضع این احکام و چرایی نسبت ها  تحقیق ننموده اند . (#ابوریحان بیرونی یکی از معدود کسانی است که تنها در  مواردی اندک سوالات و اشکالاتی را مطرح نموده است . )

نکته : باید نظر پیشینان در علوم مختلف از جمله نجوم احکامی  و چرایی آنها بررسی شود . و اشتباهات گذشتگان در این باب تصحیح شود . تنها در این صورت است که ما خواهیم توانست به ترسیم نقشه جهان معنوی دست یابیم و  در همه شاخه های متافیظیک جایگاه رفیع گذشته خویش را بار دیگر احیا نماییم  و از درجا زدن در اندیشه پیشینیان رها شویم .

همچنین  همانگونه که ملاحظه نمودید . احکام نجومی 👈ارتباط تنگاتنگی با #اسطوره دارد . و تا آنجا که فقیر بررسی نموده ام علمای علم نجوم احکامی ما ، بیشتر احکامی که برای کواکب در نظر گرفته اند . با اساطیر یونانی منطبق می باشد . و علت این مسئله ترجمه آثار یونانی به زبان عربی می باشد  که در دوره خلفای اموی به شکل پراکنده و در دوران خلفای عباسی به شکل گسترده انجام شد .
 البته بخشی از احکام نجوم اسلامی  نیز ریشه های آن به نجوم هندی و اساطیر آن مرتبط است .
اما اینکه چرا دانشمندان نجوم اسلامی  در باب اساطیر کواکب صحبت ننموده اند . علت آن یا بدلیل جو بسته جامعه اسلامی در آن دوران بوده است . که ممکن بود این دانشمندان توسط فقهای درباری تکفیر شوند .
و یا بدلیل آن بوده که در متون یونانی ای که به عربی  ترجمه شده مربوط به عصری بوده که اسطوره های آسمان شب  فراموش شده بودند .
فقیر نظر دوم را بیشتر می پسندم . زیرا اگر در متون یونانی در باب اساطیر صریح و واضح توضیحاتی بیان شده بود . باید در آثار نجوم اسلامی به وضوح بدین مسئله ولو اندک اشاره میشد .
البته باید بگویم که  این مسئله نیاز به بررسی های بیشتر دارد .

نکته 2: اما تطبیق متفاوت در فهم اسطوره نیز  به ما کمک می نماید .
من باب مثال تطبیق برج ثور با استخوان اسفنوئید به ما کمک نمود تا درک مناسبی نسبت به  اسطوره  ایسیس و تاج به شکل گاو این ایزد بانو_ که انجمن های مخفی علاقه خاصی به وی دارند . _ داشته باشیم .
 تطبیق برج قوس با استخوان لگن و بدنبال آن تطبیق برج جدی با استخوان ران به ما کمک می نماید . فهم درستی از جهان زیرین داشته باشیم .
در اساطیر جهان به سه بخش جهان زیرین و جهان میانی (روی زمین و آنچه بین آسمان و زمین است ) و جهان آسمانی تقسیم می شود .
در بدن انسان نیز پاها به مثابه جهان👈 تاریک  زیرزمین می باشند .
و در دروس استخوان ران به برج جدی و استخوان ساق به برج دلو منسوب شد . که کوکب هر دو برج کوکب ، زحل می باشد . و می دانیم که  کوکب زحل نحس اکبر و رنگ آن سیاه است . و در اسطوره نیز جهان زیرین جهانی تاریک است .
همچنین در اساطیر یونانی کرونوس ( زحل ) توسط پسر خویش زئوس (مشتری)به تارتاروس که عمیق‌ترین نقطهٔ هادس (جهان زیرین )است. تبعید شد .
همچنین در اساطیر سومری ایزد بانوی اینانا به عالم زیرین سفر می نماید . و پس از گذشتن از هفت دروازه جهان زیرین ، کشته می شود و سپس  با آب حیات زنده می شود و از جهان زیرین بیرون می آید .
می دانیم که اینانا منسوب به کوکب زهره است و شرف زهره در برج حوت است  که از بروج آبی می باشد  و پاها که آخرین عضو بدن(جهان زیرین) می باشد منسوب به برج حوت است .
یعنی درست همان نقطه ای از جهان زیرین که اینانا در آن احیا می شود .

ادامه دارد ...
@soltannasir
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️


تصویر استخوان های پا استخوانی که پایین استخوان درشت نی و نازک نی و بر روی استخوان پاشنه قرار گرفته استخوان تالوس است که به مثابه آب ریخته شده در پایین مرد صاحب دلو است .
@soltannasir


تصویر شباهت نسبی استخوان های ساق پا به صورت فلکی دلو ، درشت نی بدن مرد . و دلو و آب ریخته شده شبیه نازک نی و آبی که در پایین بدن مرد هست شبیه به  استخوان تالوس است که در تصویر نیست . 
@soltannasir


تصویر شباهت صورت فلکی جدی به استخوان ران زائده تروکانتر بزرگ در گوشه بالایی به دم ماهی مانند جدی شبیه است و سر استخوان ران به بخش پیچ خورده دم و سر و پاهای جدی شبیه به کندیل استخوان ران
@soltannasir


تصویر تطابق صورت فلکی قوس یا نیماسب با استخوان لگن از زاویه خارجی . کمان تا حدی شبیه سوراخ سدادی و برجستگی عانه شبیه به پای جلوی اسب می باشد .
@soltannasir


تصویر تطبیق نسبی صورت فلکی قوس با ساختار لگن در انسان . البته این تطبیق زمانی می تواند درست باشد که بخشی از ستاره ها را بیرون این  صورت فلکی در نظر بگیریم . 
@soltannasir

 

 

 

 

با سلام خدمت خوانندگان عزیز و گرامی

با توجه به بعضی سوالات و شبهات پیش آمده

باید بگویم که مطالب کانال تلگرامی سلطان نصیر در صفحه ای در اینیستا گرام و صفحه ای در فیس بوک و وبلاگی کپی می شود .

اما این صفحات و وبلاگ زیر نظر فقیر اداره نمی شوند .

فقیر از عزیزانی که زحمت می کشند و مطالب کانال را در محیط های مجازی دیگر برای مخاطبین ارسال می نمایند تشکر و قدردانی می نمایم .

اما با اینحال برای پاسخ به بعضی شبهات باید بگویم فقیر تنها نویسنده همین کانال تلگرامی  هستم و تنها👈این کانال👉 زیر نظر بنده اداره می شود .

 

و تنها راه ارتباطی با فقیر جیمیل زیر می باشد : 👇

 

Soltan313nasir@gmail.com

 

با تشکر : نویسنده سلطان نصیر

 


تصویر تطابق شکلی دستگاه ادراری با ترازو و برج میزان . در این تصویر نیز  ترازو شکلی معکوس دارد . که به شکل طبیعی نیز تطبیق تا حدی ممکن است .
@soltannasir


تطابق شکلی کلیه ها با ترازو (برج میزان ) در این تصویر ترازو به شکل معکوس تطبیق داده شده است . که می توان به شکل طبیعی نیز آن را تطبیق داد . هر چند که شکل معکوس شباهت بیشتری دارد .
@soltannasir

تعداد صفحات : 29

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3004
  • کل نظرات : 100
  • افراد آنلاین : 117
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 340
  • آی پی دیروز : 163
  • بازدید امروز : 627
  • باردید دیروز : 440
  • گوگل امروز : 31
  • گوگل دیروز : 46
  • بازدید هفته : 2,058
  • بازدید ماه : 2,058
  • بازدید سال : 100,596
  • بازدید کلی : 1,169,034